اخبار رایگان
بسم الله الرحمن الرحیم.
همه ما در طول هفته اخبار بسیاری را از اطراف دنیا دریافت میکنیم. تا حالا شده بابت اخباری که به دستتان میرسد، پولی پرداخت کنید؟ تا حالا به این فکر کردید که چرا عدهای خبرنگار میشوند و اخبار را رایگان به دست شما میرسانند؟ بیایید یک بار در مورد مقدار دستمزد خبرنگارها جستجو کنیم. من نمونه یک جستجوی ساده را در پی نوشت اول گذاشتم. چیزی که واضح است این است که خبرنگاران دستمزدهای خوبی دارند و بعضی از خبرنگاران، دستمزدهای نجومی دریافت میکنند. سوال من این است که دستمزد خبرنگاران از کجا تامین میشود در حالی که مردم، به خبرگزاریها هیچ مبلغی بابت انتشار اخبار مهم پرداخت نمیکنند.
البته، این، همه ماجرا نیست. حتما شما هم گهگاه، در مورد بودجه و هزینههای عجیب و غریب بعضی از خبرگزاریها چیزهایی شنیده یا خواندهاید. مثلا در مورد دستمزدهای چند صد میلیون دلاری اشخاصی که حتی خبرنگار هم نیستند اما در این خبرگزاریها چیزی را مطرح یا تحلیل میکنند.
چه کسانی از انتشار هر خبر، آنقدر سود میکنند که حاضرند این گونه برایش هزینه کنند؟
نیمه دوم سال 1401 در ایران، اوج اعتراضات به قانون حجاب بود. حجابی که به وضوح اجباری نبود اما میگفتند اجباریست. (توضیح این مورد را در پینوشت اول این مطلب ببینید) با خیلی از مردم که صحبت میکردی، اعصابشان حسابی خرد بود و از حوادث ناگوار و کشتاری که آمارش تا 300 نفر هم اعلام شد، صحبت میکردند! فهرست قابل اعتمادی از کشته شدهها هیچ وقت متنشر نشد. هیچ جا اثبات نشد که پلیس ایران افرادی را کشته است. اما مردمِ (به گفته خودشان) عصبانی، روز به روز عصبانیتر و ناراضیتر میشدند و از پلیس، مردم، نظام و همه چیز ایران متنفرتر میشدند. گاهی حرفهای ضد و نقیض میشندیم؛ گاهی کسی با حرارت، از انقلابی حرف میزد که به نظرش میآمد دارد به وقوع میپیوندد! گاهی رفتارهای بسیار نامناسب از مردم عصبانی میدیدم. در متروی تهران، در حالی تردد میکردم که برخی به خودشان اجازه میدادند وسط قطار، داد بزنند و حرفهای نامربوط سرهم کنند؛ گاهی بعضی از مردم، به هم نگاه میکردند و از هم میپرسیدند این معترضین، چه میگویند و چه میخواهند؟ گاهی ...
از جایی به بعد، حال مردم بهتر شد. به یکی از آنها که در طول این حوادث خیلی داغان بود، گفتم: انگار اوضاع بهتر شده. ظاهرا حالت بهتر است. گفت نمیدانم. خبرش به ما نمیرسد (در حالی که اینترنت کاملا وصل بود و فیلترشکنها همچنان کار میکردند.).
یعنی خودش هم قبول داشت که باعث و بانی این همه تشنج و ناراحتی او، خبرهایی بوده که دریافت کرده. اما چرا اثبات ادعاهایی که اینهمه ناراحتش کرده بود را هرگز از خبرگزاریهای مورد نظرش طلب نکرده بود؟ جالبتر این که به هر کدام از این بدحالها که میگفتم (حتی الان میگویم) کسی دارد از ناراحتی و عصبانیت شما سود میکند، به سرعت پاسخ میدادند: "اون که آره"(!!) یعنی برایشان واضح است که کسی دارد از ناراحتیشان سود میکند؛ اما چرا لحظهای فکر نمیکنند؟
"کسی دارد از ناراحتی و عصبانیت شما سود میکند." شما با دیدن یا خواندن این اخبار، ناراحت، عصبانی یا ناامید میشوید. پس طبیعی است که هرچه این اخبار، بیشتر باشند، شما بیشتر ناراحت میشوید و او بیشتر سود میکند. شما هم که تحقیق نمیکنید این اخبار چقدر صحیح هستند! گاهی اصلا امکان تحقیق در مورد این اخبار را ندارید و فقط به دلیل این که چند جا فلان خبر را گفتهاند میپذیرید! و میگویید: "همه میگویند فلان اتفاق افتاده است" بدون این که بدانید این "همه" که میگویید، تحت تاثیر کدام خبرگزاری قرار دارند و به سود چه کسانی اخبار را منتشر میکنند.
پس به وضوح، بخش بسیار مهمی از این اخبار (اگر نگوییم همه) دروغ بودند. یعنی تعداد زیادی از هموطنان ما، تحت تاثیر اخبار دروغی قرار گرفتند که حتی نمیدانند به سود چه کسی منتشر شده بودند.
خلاصه این که اگر به سلامت اعصاب و روان خود اهمیت میدهید، خود را بازیچه عدهای سودجو قرار ندهید و سعی کنید زیاد به اخبار دم دستی توجه نکنید. فراموش نکنید که معمولا اخبار اصلی و مهم به این راحتی منتشر نمیشوند و اینطور رایگان در اختیار همگان قرار نمیگیرند.
پی نوشتها:
- مثلا در تیر ماه 1401 پایگاه خبری و تحلیلی "انصاف" به این موضوع پرداخته و مرجعی را هم معرفی کرده. من این صفحه را به طور تصادفی انتخاب کردم. شما به هر مرجعی که فکر میکنید معتبر است مراجعه کنید و ما را هم بی خبر نگذارید. به گفته این پایگاه، روزنامهنگاری که در ایالات متحده آمریکا کار میکند، معمولا ماهانه حدود 9150 دلار درآمد دارد. امروز 18 اسفند 1403 قیمت دلار در بازار آزاد حدود 91 هزار تومن بوده است. یعنی بیش از 800 میلیون تومان در ماه. در این پایگاه، مقادیر حداقل و حداکثر دستمزد خبرنگاران را در برخی از کشورها بررسی کرده که قابل مشاهده و قابل بررسی هستند. لطفا توجه فرمایید که منظور من نه مقایسه یا تحلیل دستمزدها و نه بررسی دقیق دستمزدهاست. این رقم، ممکن است کمتر یا بیشتر، دقیق یا غیر دقیق، صحیح یا غیر صحیح باشد. موضوع بحث چیز دیگری است.
- من به عنوان کسی که تمام عمر در ایران زندگی کردم و در سالهای قبل از 1401 در تهران بودم و مدام سفرهای درون شهری داشتم، شهادت میدم که قبل از "زن، زندگی، آزادی" در تهران، بیشتر خانمها حجاب نداشتند و کسی هم کاری به کار آنها نداشت. آنچه که در تهران اجباری بود، پوشیدن لباس بود. معنی حجاب برای بانوان، پوششی است که تمام بدن بجز گردی صورت و دستها تا مچ را بپوشاند و حجم بدن در آن مشخص نباشد. در بیشتر مناطق تهران، پوشش خانمها لباسهای تنگی بود که گردن و سینه، بخشی از دستها و پاها را نمیپوشاند. آستینها معمولا طوری بودند که کاملا بالاتر از مچ قرار میگرفتند. زینت آلات خانمها در گوش و گردن و دست و پا، کاملا مشخص بود و به نمایش گذاشته میشد. آرایش غلیظ، عادی شده بود. حتی استفاده از لوازم آرایش و نمایش لباسهای زیر خانمها در اماکن عمومی و در انظار، رایج شده بود (به ویژه در سکوهای مترو). بیشتر خانمها خود را ملزم به پوشاندن موهایشان نمیدانستند؛ حتی شال و روسری بسیاری از خانمها روی شانهها میافتاد و روی سر قرار نداشت. اینها هیچ کدام مصداق حجاب نبود. بنابراین، اگر حجاب، یک قانون بود، باید بگوییم که این قانون در ایران به ویژه در تهران اجرا نمیشد و کسی به انجام آن اجبار نمیشد. پس دلیل این همه اعتراض و سر و صدا چه بود؟ عبارت "نه به حجاب اجباری" به چه معنی بود؟ در نهایت، چه بدست آمد؟ کاش عبرت بگیریم.